ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

درسهایی از آسمان

آموزه ‏هاي زندگاني در آخرين سخنان آسماني
سخنان انسان، سفير صفات و شعاع انديشه او است. آينه ‏اي است كه در آن ابعاد روحي رواني و فكري فرهنگي ما تجلي مي‏كند و اطرافيان به يكسونگري يا جامعيت ما پي مي برند.

Description: http://www.sibtayn.com/fa/images/stories/maghalat/ahlebeyt/h-zahra/hazrate-zahra-29.jpg

دانش و آگاهي، بينش و بينايي و تقوا و پرهيزگاري در آفرينش عظمت گفتار آدمي تأثيري بسيار دارد. به گونه‏ اي كه گاه، در عباراتي كوتاه، ناگفته‏ هاي گفتني گذشته و ره‏توشه‏ هاي هدايت‏ آفرين حال و آينده به چشم مي‏خورد؛ به خوبي شرايط شكست ملتها و رموز پيروزي انسانها دانسته مي‏شود و مجموعه ‏اي گرانبار چون «صحيفه نور» سلامت و سعادت جوامع را فرا روي شيفتگان قرار مي‏دهد.
اوج عظمت و قداست گفتار و نوشتار آنگاه خواهد بود كه واژه‏ ها و عبارات از «كوثر عصمت» سرچشمه گرفته باشد، حوادثي تأثيرگذار و تاريخ ‏ساز در زماني كوتاه و پرشتاب رخ نشان داده، صراط مستقيم امامت و ولايت را دگرگون ساخته باشد. در اين حال، سخنان آخرين با نام سفارش هاي شيرين يا غم‏ آلود، به سان دايرة‏المعارفي درس ‏آموز از آموزه‏هاي اخلاقي، كلامي، فقهي، ادبي و ... بيان شود و براي هميشه ايام، طراوت، پويايي و بالندگي خود را حفظ نموده، مشعلي فروزان فرا راه فرزانگان و خردمندان در انتخاب راه درستي و راستي نمايان مي‏سازد. امواج سهمگين حوادث، غبار تيرگي و ابهام در زلال كلمات و عبارات نيافريده و فراز و فرود بلاها و دشواريها از تابناكي و استواري كلام و منطقي بودن سخنان نكاسته باشد.
گنجينه سخنان پاك‏بانوي آفرينش و شهيد ولايت؛ فاطمه زهرا(ع) مجموعه ‏اي كامل از اين نوع است كه در هفت گفتار و يك نوشتار از آن حضرت به دست ما رسيده است. سلسله سفارش هايي جاودان و روح‏ افزاست كه هر يك كتابي از معرفت با آموزه‏ هايي زندگي‏ ساز براي تمامي انسانها ـ بويژه همسران خداجو، دين‏ باور و ولايت‏مدار ـ خواهد بود.
به يقين يكايك واژه ‏هاي اين سخنان، شيوه شيرين زندگي و الگوي اطمينان‏ بخش سعادت و كمال به همگان ارايه داده و مددكاري صميمي و صادق در انتخاب گفتار و پندار و رفتار شايسته خواهد بود. با هم نگاهي دوباره به نكته‏ هاي گران سنگ اين سخنان مي‏ افكنيم و هر يك را در ژرفاي باورهاي پاك و قدسيمان مي‏ سپاريم:
1ـ ادب در كلام، احترام به همسر
هر كه سرمايه از ادب كُندي هر كه را ام و اب ادب نكنند گردش روز و شب ادب كندي
در بسيط زمين طرب كندي گردش روز و شب ادب كندي گردش روز و شب ادب كندي ادب، زيركي، نگاه داشتن حد هر چيز و آراستن خود به ارزش هايي كه آدمي را از اشتباه در سخن و رفتار حفظ مي‏كند، است1. پاره ‏اي از انديشمندان قرآن را «مأدَبةُ اللّه‏» يعني كتاب ادب‏ساز الهي دانسته ‏اند. اينان «دبستان» را خلاصه «ادبستان» تفسير كرده و آفرينش را مدرسه ‏اي گسترده و بي‏كران براي تربيت ‏آموزي و ادب‏ آفريني شمرده ‏اند.2
قرآن كريم كيمياي ادب در كلام را در پيشروي رسالت رسولان الهي بدانجا مي‏رساند كه ضمن بيان سخن خداوند به حضرت موسي و هارون ـ عليهما السلام ـ آنان را به نرمش در سخن و تأثير ادب براي دعوت فرعون فرا مي‏خواند و گفتار پروردگار را اين گونه بيان مي‏كند كه:
فَقُولا لَهُ قَولاً لَيِنّا لَعَلُّه يَتَذَّكُر او يَخْشي3
با او سخن نرم ـ و مؤدبانه ـ بگوييد، شايد بپذيرد و يا بهراسد.
امام صادق(ع) در سخني زيبا فرمود: «همانا پروردگار بزرگ نبي اكرم(ص) را با محبت خود ادب نمود، پس از آن به پيامبر فرمود: «وَ اِنَّكِ لعلي خُلُقٍ عظيم».4
همانا تو داراي ادب و اخلاق عظيمي هستي.
از اين‏ رو رسول خدا(ص) مي‏فرمود: «پروردگارم مرا ادب نمود و چه زيبا ادب كرد5 ... من ادب‏شده خداوندم و علي ادب يافته من».6
فاطمه زهرا(س) كه با آيات آسمان زاد وحي آشنايي ديرينه داشت و سيره و سخن رسول خدا(ص) را از اعماق وجود خود پذيرفته بود، در گفتار و رفتار خود، صميمي، مهربان، صادق و مؤدّب بود، به گونه‏اي كه افراد در نخستين برخورد، شيفته روش و مجذوب اخلاق او مي‏شدند:

ام‏سلمه ـ همسر رسول خدا(ص) ـ گويد: پس از ازدواج با پيامبر(ص) من عهده‏ دار امور دختر فاطمه شدم، اما به خدا قسم او با ادبتر و آگاهتر از من به همه مسايل بود.
سيره و سخن ادب‏آميز زهراي مرضيه(س) از اوان كودكي تا واپسين لحظات زندگي استمرار داشت تا آنكه زمان بيان وصايا و سفارشهاي مهم آن حضرت به همسر عزيزش، علي(ع) فرا رسيد. آنچه در اين باره، توجه خاص ما را مي‏طلبد، تصور زمان و شرايط بيان وصايا است؛ هنگامي كه 75 يا 95 روز بيشتر از رحلت رسول خدا(ص) نگذشته است و حوادث پي در پي و غمبار به گونه ‏اي پديد آمده كه عزت، قداست و احترام خاندان رسول خدا(ص) بويژه فاطمه زهرا(س) ناديده گرفته شده، حق مسلم آن پاك‏بانو غصب گرديده، رفتار با او خاطره‏اي جانخراش بر جاي گذارده و محروميتها و اندوه‏ها گذر لحظات آخر حيات زهرا(س) را كُند نموده است؛ در اين حال فاطمه(س) سفارشها و وصاياي خود را به شوهر مظلوم خود بيان مي‏كند، اما آنچنان موشكافانه و انديشمندانه يكايك واژه‏ها و لغات را به كار مي‏گيرد كه گويي توفان حوادث و تندبادهاي بلا و مصايب هيچ غباري بر قلب او ننشانده و بغض اندوه، لحظه‏اي از ادب و احترام او نكاسته است.
رسول خدا(ص) مي‏فرمود: «پروردگارم مرا ادب نمود و چه زيبا ادب كرد ... من ادب‏شده خداوندم و علي ادب يافته من».
رو به همسر دلبند خود كرده، نخستين واژه را با كنيه امام(ع) آغاز مي‏كند و مي‏فرمايد:
«يا اَبَاالْحَسَنْ».8
شيوه ديرينه عرب كه مرسوم بوده و هست، آن است كه سخن گفتن با كسي همراه با بيان كنيه او، نشان از نوعي احترام و دلدادگي دارد، اما اين احترام در هنگامي كه آوار مشكلات روحي فكري، توان از توانمندان مي‏ربايد و حالت آرامش و وقار را از آنان مي‏گيرد، ارزشي بسيار خواهد داشت.
گويي چنين حالت شايسته كه در سخت‏ترين شرايط قداست و عظمت شوهر فراموش نشود، ريشه در اعماق وجودي آن سلاله ياسين داشته و هماره او را در برابر همسر، خاضع نموده است.
پس از اين سخن، رو به امام(ع) كرد و با جمله‏ اي ديگر اين گونه در حق او دعا نمود:
«جَزاكَ اللّه‏ُ عَنِّي خْير الْجَزاء يَا بْنَ عَم رسول اللّه‏».9
پروردگار سبحان تو را پاداش دهد، برترين پاداشها اي پسرعموي رسول خدا.
به راستي چه عبارتي زيباتر و دلرباتر از چنين جمله‏اي مي‏توان يافت كه در آغاز وصيت به عنوان سپاس از زحمات همسر رنجيده و اندوهگين بيان كرد؟!
بي‏شك چينش خردمندانه الفاظ و انتخاب واژه‏ هاي زمردين و پربار، هر يك مفهومي ژرف و درس ‏آموز براي ما خواهد داشت؛ از توجه فاطمه(س) نسبت به تلاش هاي بي ‏دريغ علي(ع) در راه تبليغ و ترويج اسلام ناب محمدي(ص) حكايت كرده و از درخواست پاداش خدمات خالصانه او، تنها از خداوند بزرگ سخن مي‏گويد. حقيقتي كه هرگاه در باور ما، جاي گيرد بسياري از كوشش هاي روزمره‏مان به تلاش خالصانه و خدايي تغيير مي‏يابد.
با نگاهي به انبوه عشق و ارادت امام(ع) به رسول خدا(ص) و مهر و محبت بي‏پايان او به فاطمه زهرا(س) مي‏توان چهره فرورفته در غم و وجود لبريز از ماتم او را تصور نمود و از فضاي بسيار سنگين و دردآلود اطراف پيكر آن بانوي دردمند اطلاع يافت.
در پي اين سخن با عبارت «يا بن‏عم» (اي پسرعمو) اشاره به ريشه‏اي ديرين در نَسَب پيامبر اسلام(ص) و علي(ع) دارد كه خود بي‏كران معرفت و شناخت برابر ديدگان اهل بينش ايجاد مي‏كند. واژه «رسولُ‏ اللّه‏» در كلام فاطمه(س) اشاره به رسالت پيامبر(ص)، آثار معنوي و ارزش قدسي آن حضرت و ولايتي كه علي(ع) از رسول خدا(ص) دارد، خواهد بود. بي‏گمان در واژه «ابي» (پدرم)، چنين بار معنوي احساس نمي‏شد و چنان تأثير قدسي بر جاي نمي‏گذارد.

 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: زندگی , درس , پیامبر , زهرا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : سه شنبه 19 اسفند 1393
درس بگیریم

1

درس مهم- مانعى در مسير***
*در روزگار قديم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در يک جاده اصلى قرار داد. سپس در گوشه‌اى قايم شد تا ببيند چه کسى آن را از جلوى مسير بر می‌دارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسيدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسيارى از آن‌ها نيز به شاه بد و بيراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هيچيک از آنان کارى به سنگ نداشتند سپس يک مرد روستايى با بار سبزيجات به نزديک سنگ رسيد......

2
هميشه کسانى که خدمت می‌کنند را به ياد داشته باشيد در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر ١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت ميزى نشست. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت پسر پرسيد: بستنى با شکلات چند است؟ ......

3
کمک در زير باران***
*يک شب، حدود ساعت ٥/١١ بعدازظهر، يک زن مسن سياه پوست آمريکايى در کنار يک بزرگراه و در زير باران شديدى که می‌باريد ايستاده بود. ماشينش خراب شده بود و نيازمند استفاده از وسيله نقليه ديگرى بود. او که کاملاً خيس شده بود دستش را جلوى ماشينى که از روبرو می‌آمد بلند کرد. راننده آن ماشين که يک جوان سفيدپوست بود براى کمک به او توقف کرد. مرد جوان آن زن سياه‌پوست را به داخل ماشينش برد تا از زير باران نجات يابد و بعد مسيرش را عوض کرد و ....
 

4
من دانشجوى سال دوم بودم. يک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال اين بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چيست؟ من آن زن نظافتچى را بارها ديده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا بايد می‌دانستم؟ ........

 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: داستان , درس , مدیریت ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب
نویسنده : کویر
تاریخ : جمعه 3 خرداد 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد